فرنيافرنيا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره
وبلاگ فرشته كوچولووبلاگ فرشته كوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

فرشته کوچولو

ماجراي يك عصر تا شب با فرنيا

اول از همه بگم اين پست يكم طولاني ميشه ببخشيد ديروز خانم طلاي ما موقع برگشت از مهد شروع كرد به حرف زدن از ان حرف زدنهايي كه نميدونم بگم شيرين زباني يا.....خلاصه ماجرايي داشتيم تا شب وقت خواب من هر روز فرنيارا با ماشين ميبرم مهد و برميگردونم مگر روزهايي كه بابايي جايي كار داشته باشه و ماشين را باخودش ببره  و موقع برگشت اگر هوا خوب باشه و حس و حالش باشه پياده برميگرديم مثل ديروز فرنيا: مامان چرا ماشين نداريم؟ - بابايي كار داشت ماشين را برده - اصلا چرا بابايي ماشين ما را ميبره؟ بره براي خودش يك ماشين بخره - شروع كرديم به پياده روي نزديك مهد يك پارك هست تا چشمش به پارك خورده ميگه: مامان بيا بع بعي بازي؟ - چجوري؟ - تو بشو...
13 آذر 1392